بنای بی حواس من

ساخت وبلاگ
 

در آستانه ی خرداد ایستاده ام

در مسیر بادها

کلمات با من بیگانه اند

ذهنم خالی

قلبم لبالب

از بودن ها و خواستن های مدام

زندگی آرام این روزهای من 

سلام ...

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : بهار است و سامان,بهار است و هنگام گل چیدن من,بهار است و هنگام گشت,بهار است و هنگام گشت دانلود,بهار است و,هنگام بهار است و جهان,هوا هوای بهار است و باده,هوا هوای بهار است و,وقت بهار است خیز, نویسنده : aahandea بازدید : 80 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

چند سالی ست عینکی هستم ! خدای من چه جمله ی نفرت انگیزی ،نه اینکه عینکی بودن نفرت انگیز باشد فقط فکر کردن به اینکه حالا بعد از چند سال عینک ،این شئ دوست نداشتنی یکی از اجزاء اصلی صورت من است کمی برایم دردناک است .همه چیز از تار بودن کلمات روی تخته ی سفید دبیرستان شروع شد اما جدی نبود و هنوز به عنوان یکی از واجبات زندگی روزمره پدیرفته نشده بود .این جریان با ندیدن شماره ی اتوبوس و جا ماندن های صبح به صبح و خوردن گاه و بیگاهم به کاپوت ماشین های پارک شده ادامه پیدا کرد تا باورم بشود که من یک انسانم با چشم های ضعیف نه یک جن افسانه ای که می تواند شب تا صبح پای کامپ بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 55 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

می گوید بَشاشی و آرام ...

لبخند زده ام لابد بعد از شنیدنش

و نگفته ام که آرام شده ام و کم حرف

که حرف هایم را ،کلماتم را گم کرده ام در روزهای گرمی که خیابان ها را 

برای دیدن چشم هایت

طی می کنم ...

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : کلمه هایی که ص دارند,کلمه هایی که ث دارند,کلمه هایی که ژ دارند,کلمه هایی که ض دارند,کلمه هایی که حرف ض دارند,کلمه هایی که ی دارند,کلمه هایی که حرف چ دارند,کلمه هایی که حرف ص دارند,کلمه هایی که حرف ظ دارند,کلمه هایی که ظ دارند, نویسنده : aahandea بازدید : 120 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

1/انتظار هلاک کننده ی این چند ماه ! هیچ چیز دیگری به یاد ندارم به جز این انتظار ...انتظار برای شرایط بهتر ،انتظار برای دلمشغولی های بیشتر ،انتظار برای به دست آوردن زمان ،فرصت ،وقت.دلم مسافرت می خواهد و یک جاده ی دو ردیف درخت و یک شلوار گله گشاد ،که جیب های بزرگ داشته باشد و بشود ساعت ها دست در جیب راه رفت و سوت زد و آواز خواند ...   2/روزها و هفته ها می گذرند و ما داریم فرصت را از دست می دهیم .او نمی داند من فوبیای زمان دارم .تا روز به شب برسد جانم بالا آمده ...چطور این سه ماه را طاقت آورده ام ؟با استرس با اضطراب با ترس از دست دادن تک تک لحظاتی که می توانستیم دست در بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 72 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

  حرف های زیادی ست برای گفتن .اتفاقاتی که از روزهایمان گذشته لحظه هایی که شاد بودیم آواز خوانده ایم ،رقصیده ایم .روزهای بی فروغ و دردناکی که جای خالی دست ها ،چشم ها و صدای نزدیک ترین انسان زندگیمان در دست ها ،چشم ها و صدای ما هویداست .باید از تمامشان نوشت .از روزهای خوش بهاری که برایش شعر سرودیم و سبز بودیم و سرمستانه بین تاک های خام و بکرش قدم زدیم .از شب های دردناکی که خودمان را سپردیم به خیابان های ماشین گرفته ی شلوغ ،که شاید ازدحام و صداها و بوق ها ما را از درون ِ غم دیده مان بگیرد و با خود ببرد .باید از همه شان گفت باید از همه شان حرف زد و آرام شد ...       بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 84 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

 

داستان ها به تو حسی از کامل بودن می دهند

وقتی هیچ چیز در زندگیت کامل نیست ...

 

سالار عبده

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : ),) meaning,) emoticon,)l,) meaning in text message,)ll,) emoji,)p,)lll,)0, نویسنده : aahandea بازدید : 65 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

از دور می بینمت و به تنهاییت فکر می کنم ،به تنهایی خود خواسته ات ،به صبح هایی که چای می نوشی به شب هایی که لیوان خالی از صبح مانده را داخل سینک هل می دهی ،به دسته کلیدت به لحظه هایی که به خانه ی کوچک و آبی رنگی که ساعت ها از حضور زنده ی شخصی خالی ست برمیگردی ،به کاکتوسی که روی میز عسلی آن گوشه جا ماند ،به چراغ های خاموش به پرده های کشیده ...

راستش را بگو ،با این حجم نفسگیر تهی چه می کنی ؟

 

 

 

 

 

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : دست هایت,دست هایت را دوست دارم,دست هایت را,دستهایت را به من بسپار,دستهایت مرتع انگورهای نوبر است,دستهایت را دوست میدارم,دستهایت را خودت ها کن,دست هایت مال من؟,دستهایت بوی نور می دهند,دستهایت با دستان من آشناست, نویسنده : aahandea بازدید : 140 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

./

دلم آشوب بود

به دست های تو فکر می کردم

و به لمسِ زبری ِصورت ِمردانه ات...

/.

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aahandea بازدید : 62 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50

پاییز

شبیه به هاله ای سیال و سنگین

ذرات هوا را پر می کند

آرام آرام

 

بنای بی حواس من ...
ما را در سایت بنای بی حواس من دنبال می کنید

برچسب : این بوی غربت است که می آید, نویسنده : aahandea بازدید : 79 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 20:50